خود کشی

ازخون هیچ کس لاله نمی دمه

تریاک می دمه.....

چرا انقد دروغ ؟

من تو رو بخاطر خودت دوست دارم نه به خاطر خونی که تو رگات پمپاژمی شه تا متورم بشی !

نه برای کثافتی که وجودتو پر کرده از من

دروغ بگو بخاطره من

گند زدی می خواستی مغزتو تخلیه کنی  فقط همین

حالا داری عین احمق ها دونباله دوا می گردی

قرصی سوزنی چیزی که ببنده نجاستتو

حالم دیگه داره به هم می خوره صدای صوت پرده ها کورم می کنه

گند زدی ....نشخار می کنی کثافت و عفونت صدایت را

دروغ بگو ...................................................... 

من

زانو زدم تا بگیرمش خیس شدم از آب منی

و در گند آب و جودم غوطه ور شدم با حس ششم قوی

و گل های نیلوفر کثیف ...

چرک گلویم را قورت میدادم تا صدای حلقم را دوست بدارم

سیاهی و چرک از من بالا می زد

می ترسیدم .....

من بودم

خیس از خودم

غوطه ور در تو

زنا

گناه من زنا نیست

من هیچ وقت به خودم محرم نبودم...